زَرنوشت

روزنوشت های زهرا مهاجری

زَرنوشت

روزنوشت های زهرا مهاجری

  • ۰
  • ۰

روزنوشت 18

کمتر کسی را دیده ام که مانند مه لقا ملاح، بانوی محیط زیست ایران، تا این حد و تا این سن و سال دغدغه محیط زیست داشته باشد و دلش برای این مسائل بتپد.


سه سال پیش برای اولین بار با او گفتگو کردم و حرص خوردنش برای وضعیت فعلی محیط زیست را از نزدیک دیدم و دیدم که چطور در نود و هفت سالگی هر چه توان دارد به کار گرفته تا اندکی اوضاع محیط زیست را بهبود بخشد. خانم ملاح، مهربان بود و صمیمی؛ گرم و جذاب. طوری که چهارساعت تمام توی آن خانه رویایی اش نشستم و حرف هایمان تمام نمی شد!


همان سه سال پیش، اطرافیانش خیلی دلشان می خواست جشن تولد صدسالگی او را بگیرند. خودش می گفت به آن روز نمی رسد. رسید. دیروز برایش تولد گرفتند؛ تولد صدسالگی. صدسالی که اقلا هشتاد سالش صرف محافظت از محیط زیست شده. حیف که امثال او را دیگر نداریم.


پ.ن: گفتگویم با این بانوی کهنسال، حاشیه های پررنگ تر از متنی داشت که اگر عمری باقی بود، آن ها را خواهم نوشت. چیزهایی که برای انتشار در رسانه، یا  خط قرمز بود یا کم اهمیت و بیشتر شبیه به حرفهای در گوشیِ او بود به من. اما گفتگوی منتشر شده در روزنامه را در این لینک می توانید بخوانید...


کانال تلگرام

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی